درس هشتم: اگه میخوای پولدار بشی باید پول رو به گردش در بیاری
در کتاب "ثروتمندی یا علماندوزی؟" و در فصل چهارم، در مورد سطوح سرمایهگذاری صحبت شده است. در طبقهبندی ارائه شده کسانی که پول قرض میگیرند و یا اینکه پسانداز میکنند هم نوعی سرمایهگذار محسوب میشوند. اما سرمایهگذارانی که از بلوغ بیشتری برخوردار هستند حتی به صورت لحظهای هم در خصوص نگهداشتن پول درنگ نمیکنند. سرمایهگذاران بالغ، میدانند که هر دقیقهای که پول خود را نگهدارند دچار زیان خواهند شد لذا دائماً به فکر به جریان انداختن و گردش پول خود هستند. در اقتصاد و حسابداری واژهای وجود دارد با عنوان جریان نقدی (Cash Flow) که در یک دورهی زمانی درآمدها و هزینهها را به تصویر میکشد. جریان (Flow)، کلید واژهای است که سرمایهگذاران حرفهای به خوبی از آن بهرهبرداری میکنند. همانطور که اگر آب جریان نداشته باشد و مدتی در سکون باشد فاسد خواهد شد، پول نیز همین ویژگی را دارد. پولی که در جریان نباشد نه تنها در اثر زمان ارزش خود را از دست خواهد داد بلکه از برکت آن هم کاسته خواهد شد.
بنابراین کسانی که توانستهاند ماهیت پول را بشناسند، به خوبی دریافتهاند که پول باید در گردش و جریان باشد. لذا یکی از پایههای اساسی برای پولدار شدن آن است که یاد بگیریم چگونه میتوانیم پولمان را به گردش دربیاوریم. نکتهی جالب توجه در گردش پول، قانون خلأ یا جذب است. اصولاً زمانی جذب صورت میگیرد که خلأیی اتفاق افتاده باشد. وقتی پول به گردش در میآید، جای آن خالی میشود و بر این اساس امکانی برای جذب حاصل میگردد.
یکی از تکنیکهای آدمهای پولدار اینه که خودشون رو بدهکار میکنن. مثلاً پول قرض میکنن یا وام میگیرن. سپس با اون پول، یه دارایی مثلاً یه مغازه خریداری میکنن. در ادامه سعی میکنن با درآمدی که از مغازه بدست میارن (راهاندازی یه کسب و کار جدید یا اجاره دادن مغازه)، بدهیشون رو تسویه کنن. در این میان ممکنه درآمد اون مغازه به اندازهی اقساط وام دریافتی نباشه و معمولاً کمتره. مثلاً فردی ناچاره که 500 واحد پولی در ماه قسط بده در حالی که درآمدی که از دارایی خریداری شده بدست میاد 300 یا کمتره. به هر حال این اختلاف تا 500 باید جبران بشه. اینجاست که قانون خلأ یا جذب عمل میکنه. این فرد باید به تکاپو بیافته که این اختلاف رو جبران کنه و کم کم دست به خلاقیت و تلاش میزنه.
حالا اگه این فرد میخواست به آرامی و با پسانداز کردن به خواستههای مادیش تو زندگی برسه شاید هیچوقت این اتفاق نمیافتاد. این موضوع به صورت مفصل با ذکر مثال در کتاب "ثروتمندی با علماندوزی؟" توضیح داده شده. پیشنهاد میکنم حتماً فصل چهارم کتاب رو با دقت بخونید.
من خیلی دوست دارم پولدار بشم. تقریبا همه مطالب شما رو با علاقه خوندم. می خواستم بدونم آیا لازمه که کتاب رو هم تهیه کنم؟ ممنون میشم اگه جواب بدید
دوست عزیز، ضمن سلام، از اینکه مطالب برای شما مفید بوده خوشحالم. به هر حال این سایت به واسطه ایجاد ارتباط دو سویه باخوانندگان کتاب و نیز تکمیل مباحث کتاب راه اندازی شده. هر چند انتخاب با شماست اما پیشنهاد می کنم حتما کتاب رو تهیه کنید البته نه با هدف پولدار شدن بلکه با هدف ثروتمند شدن. موفق باشید
It's true that money can't buy happiness
but
somehow it's much more comfortable crying in a porsche than on a bicycle
درسته که سوار یک اتومبیل بودن نسبت به دوچرخه سواری، به ظاهر احساس راحتی بیشتری به آدم میده اما: کدومشون برای سلامتی مفیدتره، کدومشون به حفظ محیط زیست کمک میکنه، کدومشون استرس کمتری برای آدم داره، کدومشون رو میشه راحت به دیگران قرض داد، با کدومشون میشه فخرفروشی نکرد، از دست دادن احتمالی کدومیک ناراحتی کمتری برای آدم ایجاد میکنه و ... Not only money doesn't bring happiness but also brings stress
پیشنهاد میکنم فصل هفتم کتاب رو مطالعه نمایید