نتایج مطالعات و تحقیقات نشان میدهد که 97 درصد مردم جهان در زندگی هدف ندارند. به اعتقاد من این آمار حتی بیش از 97 درصد است چرا که با یک پرس و جوی معمولی از خانواده، بستگان و دوستان که به هر حال یک نمونهی آماری محسوب میشوند خواهید دید که تقریباً به ندرت میتوان کسی را پیدا کرد که هدف داشته باشد. اما اساساً هدف چیست و چه تفاوتی با رؤیا یا آرزو دارد؟
همانطور که میدانیم هدفها به دو دستهی بلندمدت و کوتاهمدت تقسیمبندی میشوند. هدفهای بلندمدت برای بیش از یکسال تعریف شده و هدفهای کوتاهمدت زمانی زیر یک سال دارند. بیشک ارتباط معناداری بین اهداف بلندمدت و کوتاهمدت وجود دارد. اهداف بلندمدت به سختی قابل پیشبینی بوده و نیازمند شجاعت و جسارت بیشتری هستند. از طرفی اهداف کوتاهمدت، کمیتر بوده و دستیابی به آنها امکانپذیرتر است. اگر کسی فقط به اهداف کوتاهمدت توجه کند و از هدفهای بلندمدت غافل شود ممکن است به ناکجا آباد هدایت شود. بنابراین بهتر است ابتدا هدفهای بلندمدت تعیین شوند.
برای تعیین اهداف بلندمدت یک راهکار عملیاتی وجود دارد و آن نوشتن اعلامیه ترحیم است. اگر کسی جسارت و شجاعت نوشتن یک اعلامیه ترحیم برای خود را داشته باشد خواهد توانست اهداف بلندمدت خود را شناسایی نماید. نوشتن اعلامیه ترحیم نیز اصول و قواعد خاص خود را دارد. در ابتدا باید ارزشهای زندگی را تعیین نمود. نمونههایی از ارزشها عبارتند از:
- آرامش
- امنیت
- عاقبت به خیری
- شهرت
- پول (ثروت مادی)
- قدرت (پست و مقام)
- سلامتی (جسمی و روانی)
- آزادی
- نوعدوستی
- ...
منظور از ارزش، مجموعه عواملی است که اهمیت و اولویت آنها، غایت زندگی را مشخص میسازد. مثلاً اهداف فردی که پول را در اولویت اول قرار میدهد با کسی که سلامتی را در اولویت اول قرار میدهد تفاوت خواهد داشت. البته این افراد ممکن است در جاهایی اهداف مشترکی نیز با هم داشته باشند اما فلسفهی زندگی آنها با هم وجوه افتراق زیادی دارد. بنابراین پیشنهاد میکنم قبل از آنکه به نوشتن اعلامیه ترحیم خود که ابزاری برای تعیین اهداف بلندمدت شما خواهد بود مبادرت ورزید، ابتدا ارزشهای خود در زندگی را تعیین نمایید. البته لیست ارزشهایی که در بالا آمده است بیشتر نقش راهنما را دارد و شما میتوانید لیست فوق را تکمیل نمایید.
پس از تعیین ارزشها، متناسب با آنها شروع به نوشتن اعلامیه کنید. فرض کنیم فردی شهرت را به عنوان برترین اولویت در زندگی خود انتخاب نماید. امروزه رسانهها نقش مهمی در ایجاد شهرت برای افراد و سازمانها دارند. لذا هر کاری که یک پای آن رسانهها باشند میتواند زمینهساز شهرت باشد. ورزش، هنر، سیاست، اقتصاد و ... نمونههایی از این موارد است. امروزه در کوچه و بازار، یک ورزشکار را بیشتر از یک دانشمند میشناسند و بعضاً ارزش بیشتری برای آن قائلند. بنابراین اعلامیه یک ورزشکار با اعلامیه یک دانشمند متفاوت خواهد بود. حال اگر این ورزشکار افتخارات زیادی هم کسب کرده و موجب شادی و غرور ملی شده باشد، اعلامیه متفاوتتری هم خواهد داشت.
به عنوان مثال غلامرضا تختی، دارای یک پیشنام معروف است. در جایی که دیگران دارای پیشنام دکتر، مهندس، کربلایی، حاجیه و ... هستند او دارای پیشنام جهانپهلوان است. او برای جهانپلوان شدن مسیر پرپیچ و خمی را طی نموده است. این پیشنام نه تنها به واسطهی افتخارات ملی بلکه به واسطهی کارهای عامالمنفعه و نوعدوستی اوست.
وقتی در سال 1341 زلزله مهیبی بوئینزهرا را لرزاند، تختی به پیشنهاد رسانهها، صندوقی به گردن آویزان کرده و از پارک ساعی تا خیابان فردوسی را پیاده طی میکند، در این مسیر زنان، طلاهای خود و مردان، پول خود را در صندوق میریختند و به دنبال آن موج بزرگی از خیرین به راه میافتد و یک حرکت ملی اتفاق رقم میخورد.
شاید نوشتن اعلامیه تختی برای دیگران کار سختی نباشد اما هنر انسانهای موفق زمانی مشخص میشود که آنها اعلامیه خود را بنویسند. پیامبر اسلام (ص) میفرمایند: «بمیرید قبل از آنکه بمیرید»
استاد گرامی
بسیار جالب و عالی بود. سلامت و سرافراز باشید.