در قسمتهای قبل، پرسیدیم که چگونه در خودمان انگیزه به وجود آوریم و آن را تداوم دهیم؟!!
یکی از راهکارهای عملی برای ایجاد انگیزهی درونی، محاسبه درآمد به صورت کمی است که به صورت نمونه، درآمد کارمند مربوطه را در یک روز به شکل تقریبی محاسبه کردیم. در نظر داشته باشید که بخشی از این درآمدها، حاصل صرفه جویی و بخشی از درآمدها به صورت بالقوه است مثلا افزایش دستمزد هنوز محقق نشده است.
راهکار عملی دیگر که بسیار ارزشمند است، راهکار "ایده و اجرا" و یا "یادگیری و بهکارگیری" است. در این روش، به منظور ایجاد انگیزه، کمی یاد میگیریم و با کمک آن، اجرا میکنیم.
بسیاری از کسب و کارها در سطح دنیا، موفقیت خود را مرهون همین راهکار هستند.
اجازه دهید در این زمینه هم مثالی ارائه کنیم. فرض کنید سعید میخواهد در زمینهی آشپزی فعالیت نماید. او میداند برای کسب مهارت، باید در دورههای تئوری و عملی آموزش آشپزی شرکت کند. به هر حال هم آموزش تئوری و هم عملی ممکن است جذاب نباشد و بحث نمره و قبولی و ... مطرح شود. اما او میتواند هر چیزی را که یاد میگیرد برای خودش اجرا کند و از یادگیری لذت ببرد.
بیشتر انسانها، مادامی که یاد میگیرند ولی به کار نمیگیرند به مرور انگیزه خود را از دست میدهند. حتی لزوماً آموزش عملی هم موجب افزایش انگیزه نمیشود زیرا انجام تکلیف و اجبار در اجرا ممکن است موجب کاهش انگیزه شود.
بنابراین باید سعی کنیم در دام یادگیری مطلق گرفتار نشویم. خیلی از کسانی که مطالعه میکنند اما از مطالعهی خود استفاده نمیکنند (سخنرانی، نگارش کتاب، آموزش و ...)، به مرور از مطالعه کردن دلسرد میشوند و احساس میکنند در حال درجا زدن هستند.
بر مبنای این روش، داشتن ایده ارزشمند است اما مادامی که اجرا نشود، به ارزش واقعی خود نمیرسد. در این زمینه جملهی معروفی وجود دارد:
"ایده متعلق به کسی است که آن را اجرا میکند"
ادامه دارد ...
اولین نفری باشید که دیدگاه خود را بیان می کند.