به عکس زیر با دقت نگاه کنید. سیبل اول و چهارم مورد پسند هیچکس نیست. سیبل چهارم نه صحیح است و نه دقیق. یعنی اینکه نه تنها هدفگذاری اشتباه است بلکه تمرکز هم وجود ندارد. سیبل اول نشان میدهد که هدفگذاری درست است اما تمرکز وجود ندارد.
دو سیبل وسط ارزشمند هستند اما بدون تردید سیبل دوم ارزشمندتر است. اما در مقایسه سیبل اول و سوم در مییابیم که تمرکز از هدفگذاری ارزشمندتر است. چنانچه یک مربی تیراندازی از بین تیراندازانی که نتیجهی کار آنها سیبلهای اول و سوم شده است بخواهد یکی را برای تیم ملی انتخاب کند حتما تیرانداز سیبل سوم را انتخاب خواهد کرد چرا که اگر کمی در تصحیح هدف آن تلاش کند مانند تیرانداز سیبل دوم خواهد شد.
بنابراین آدمهای روی کرهی زمین به چهار دسته تقسیم میشوند:
- هدف دارند اما تمرکز ندارند (سیبل اول)
- هم هدف دارند و هم تمرکز (سیبل دوم)
- هدف ندارند اما تمرکز دارند (سیبل سوم)
- نه هدف دارند و نه تمرکز (سیبل چهارم)
ابتدا باید به آدمهای دستهی دوم تبریک بگوییم. تحقیقات نشان میدهد که آدمهای دستهی اول و دوم در مجموع 3 درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند و در نتیجه به نظر میرسد آدمهای دستهی دوم حتا کمتر از یک درصد باشند. امیدبخشترین دسته بعد از دستهی دوم، آدمهای دستهی سوم هستند. هر چند که این افراد هدف ندارند اما کافی است کمی با مهارتهای هدفگذاری آشنا شوند آنگاه دستیابی به موفقیت بسیار سریع اتفاق خواهد افتاد.
بنابراین اگر قرار باشد بین هدف و تمرکز یکی را انتخاب کنم مطمئن باشید تمرکز را انتخاب خواهم کرد. چه فایدهای دارد که هدفی داشته باشم اما آنقدر عدم تمرکز داشته باشم که ایمانم برای رسیدن به آن هدف روز به روز سستتر شود. ترجیح میدهم با حفظ تمرکز به تقویت ایمانم بپردازم تا اینکه روزی فرا رسد تا هدف یا هدفهای ارزشمند خود را انتخاب کنم.
در کتاب "ثروتمندی یا علم اندوزی" و در فصل ششم میخوانیم:
«انسانهای موفق، همواره تشنهی یادگرفتن، پیشرفت و کشف قواعد پنهان هستند تا بتوانند آنها را برای اهداف مختلف مورد آزمایش قرار دهند. موفقیت چیز پیچیدهای نیست اما چون اکثر مردم موفق نیستند، لذا قوانین آن را نمیشناسند»*
قوانین موفقیت ثابت است، فرقی نمیکند هدف چه باشد
* کتاب ثروتمندی یا علم اندوزی، فصل ششم (موفقیت یا شکست)، صفحهی 101
اولین نفری باشید که دیدگاه خود را بیان می کند.